علم و قران
يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۴۰ ب.ظ
نگارنده: میرحسین ضیائی
ای برادرتوهمان اندیشه ای
مابقی تواستخوان وریشه ای
گربوداندیشه ات گل،گلشنی
وربودخاری،توهیمه گلخنی
آری انسان آن اشرف مخلوقات به وسیله علم ودانش است که امتیازداشته ،کرامت وشرافت پیدامی کند.
پس برای فتح قله های کمال انسانی ازهیچ تلاشی فروگذارنکرده وبرای تقویت اندیشه ورسیدن برفرازجلوه های انسانی، تفکر واندیشه خودرااصلاح نماید.
این امر جزباکسب دانش ومعرفت درست( ازمسیرسالم) امکان ندارد. دانش وعمل به آن شایسته کسانی است که مدعی اصلاح جامعه بوده وخودرا امت پیامبررحمت حضرت محمدص می دانند،چنانکه آن حضرت فرموده است:
چهارچیزبرهرباهوش وعاقلی ازامت من لازم واجب است: عرض شد آن چهارچیز چیست؟ فرمود:گوش دادن به علم ودانش سپردن آن به ذهن وخاطر ،انتشارآن برای افرادی که لیاقت دانش رادارند،عمل براساس علم ودانش.
پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله:
۰.اَرْبَعَةٌ تَلْزَمُ کُلَّ ذى حِجىً وَ عَقْلٍ مِنْ اُمَّتى، قیلَ: یا رَسولَ اللّه‌ِ، ما هُنَّ؟ قالَ: اِسْتِماعُ الْعِلْمِ، وَ حِفْظُهُ، وَ نَشْرُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ؛۱
(تحف العقول ص ۵۷)
خداوندمتعال انسانهارابراساس علم بالامی برد،رهبروهدایتگرجامعه قرارمی دهد، همانگونه که از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند: خداونداقوامی را به وسیله علم سربلند می کند وآنان درامرخیر ونیک پیشوا قرارمی دهد، ازآثارآنان اقتباس وبه وسیله ی کردارآنان مردم هدایت می شوند وآخرهم به نظرآنان منتهی می گردد.یَرْفَعُ اللهُ بِهِ أَقْوَاماً فَیَجْعَلُهُمُ فِی الخَیْرِ قَادَةَ، تقتبس آثَارِهِمْ، وَ یُهْتَدَى بفعالهم، وَ یُنْتَهَى إِلَی آرَائِهِمْ.
دراین میان علم قرآنی آن کتاب آسمانی وقانون سعادت بشر جایگاه بس رفیع دارد که دسترسی به آن امکان نداردجزبا پاکی وپاک طینتی ، وهمچنین است فهم ودرک قرآن کریم وبه کاربستن دستورات وارزشهای آن کتاب آسمانی!
به همین خاطر حضرت علی ع فرموده اند:خدارا خدارا درموردقرآن درنظربگیرید نباید به عمل به قرآن غیرشما برشما پیشی وسبقت بگیرد.
الله الله فی القران لایسبقکم بالعمل به غیرکم (نهج البلاغه نامه ۴۷)
پیامبر ص فرموده اند: اگرخواهان زندگی سعادتمندانه وشرافتمندانه شهیدان هستید، واگردرروز حسرت نجات ودرگرما سایه ودرهنگامی گمراهی هدایت راخواهان هستید،پس قرآن رافرابگیرید زیراقرآن کلام خداوند است وایمنی ازشیطان وبرتری درمیزان وترازوی اعمال می باشد(بحارج۹۲ص)
حقا که چنین است چون قرآن پیمان خدا باخلقش هست.
بنابراین سزاواراست هرشخص مسلمان به پیمان خودبنگرد ودست
کم هرروزپنجاه آیه ازآن رابخواند.
قال الصادق علیه السلام :
اَلقُرآنُ عَهدُ اللهِ اِلی خَلقِهِ فَقَد یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ اَن یَنظُرَ فی عَهدِه وَ اَن یَقرَأَ مِنهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسینَ آیَةً .
اصول کافی 2/609
ودرحین گرفتاری وبیماری باید به قرآن پناه بردچون قرآن شفایی سودمند ودوایی مبارک است.
خوشا به حال کسانی که به این کلام الهی ، آن وسیله رشدفکر واندیشه ای بشرعمل نموده وآن را خوب فراگرفته و درتمام زوایای زندگی آن رابه کار ببندند ودرمیان نورایزدی غوطه ور گردیده وآموزگاران کلام الهی راحاکم سازند.
آموزگاران کلام الهی کسانی اند که دشمنی باآنها دشمنی باخدا ودوستی باآنها دوستی باخدامحسوب میگردد.
آری نورجاویدان هدایت دردستان مااست ،متاسفانه باکوتاه فکری وجهل ماآن را وسیله شقاوت قرار می دهیم ،این خودبهترین دلیل است براینکه ماقرآن را خوب نفهمیده ودرغیرمسیرقرارش داده ایم وبرنیزه می کنیم تاساده دلان فریب بخورند قرآن را تلاوت می کنیم ولی برضد دستوراتش عمل میکنیم وباقرآن صامت قرآن ناطق را ازصحنه بیرون می کنیم .
عزت ،اقتداروشوکت اسلامی اقتضادارد که کلام الهی را به مسیراصلی اش برگردانیم وازنو آن راموردمطالعه قراردهیم ، تعصب کورقبیله ای ومذهبی را کناربگذاریم وعقل را به کارببندیم وفرامین پیامبرراسرلوحه کارودیدخویش قراردهیم تازمینه رسیدن به قله های سعادت فراهم گردد.
اینکه امت اسلامی قرنهااست مدعی مسلمان بودن می باشند ولی ازنظرزندگی مادی ومعنوی واخلاقی درتنزلندهیچ دلیلی نداردجزایجاد فاصله میان وحی و آموزگاران وحی! براساس افکارعقیم وتقلیدی مدعیان مسلمانی که توسط بنی امیه وبنی عباس وحکام عیاش دراذهان جامعه حاکم گشته است .
فرهنگ نبوی را باید احیا کردواین فاصله راازمیان برداشت.
شایدبرخی این امررا نپذیرند وبگویند چنین نیست .!
اگرچنین نیست چگونه است هنوز فردی چون معاویه که ازگروه سردمداران فئه باغیه است ،ازصحابی بزرگوارمحسوب شده واحترام گذاشته می شود بنام او که بابرسرنیزه نمودن قرآن صامت جلو درخشش قرآن ناطق وفرهنگ متعالی را گرفت مساجد ساخته می شود.؟
همچنین آیه مبارکه (لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) (سوره نساء ۱۴۱)
راقرائت می کنند وبازبه نفع اسرائیل وآمریکا گام برمی دارند،وهمچنین آیه مبارکه ی (رح
ماء بینهم واشداء علی الکفار(سوره فتح آیه۲۹))رامی خوانند آنگاه مسلمان راسرمی برند وفاحشه گری را جهادنکاح می نامند. دلیل این همه آن است که فرهنگ قرآنی رانفهمیده اند زیراقرآن براساس منویات پیامبرپیاده نشده وجلو گسترش وبیان واقعی آن گرفته شده است.
قرآن صامت را ازقرآن ناطق جداساخته اند وبه قرآن صامت به ظاهر قداست بس عظیم قائل گشته وقرآن ناطق رانادیده گرفته اند .
این حرکت ازآن روزی آغازشد که شعارکفانا کتاب الله سرداده شد وبعد درمرحله دگر سردمداران فئه باغیه قرآن را برنیزه کرده ودربرابرقرآن ناطق
وفرهنگ مجسم نبوی حضرت علی علیه السلام خروج کردند.
خوارج وحافظین به اصطلاح قرآن صامت درنهروان به مبارره تمام عیارباقرآن ناطق برخاستند وآخرالامرمدعی حافظ قرآن صامت، قرآن مجسم را درمحراب عبادت وبندگی باشمشیر به شهادت رساند وندای رسای آن امام همام زمین وزمان رادگرگون ساخت که فزت ورب الکعبه.!
(این حرکات به اصطلاح حافظین آبشخورداعش وگروه های منحرف است که باشعارقرآنی بافرهنگ قرآنی وتوحیدی می جنگند .)
وبالاخره میان مفسران ومبینان کلام وحی درافکارجامعه فاصله بس بزرگ افتاد، که متحجرین باشعارحفظ قرآن،چکارهایی که نکرده اند؟
آری کلمه حق ویرادبهاالباطل. همچنین میان پیامبردرونی و پیامبربرونی جدایی ایجادگردید. پیامبربرونی راهم درست نشناختیم.
به همین خاطراست که این همه مشکلات درمیان امت اسلامی وجوددارد باچماق تفسیق وتکفیر و.. برسرهم می کوبیم جامعه راگرفتار وعقب مانده ساختیم وجلوترقی وشکوفایی اسلام راگرفتیم وآب به آسیاب یهودیت ریختیم.
تنهاراه نجات امت اسلامی این است که برگردیم به فرهنگ اصیل قرآنی وبراساس فرمایش پیامبرص میان قرآن ناطق وقرآن صامت جدایی نیاندازیم، زیراآن دوجدایی ناپذیرند وگرنه انحراف ،تحجر وعقب افتادگی قطعا دربرابرمان ازهرطرف سربلندخواهندکردوموجب ببچارگی جامعه خواهندشد چنانکه می بینیم!. مگرپیامبرص نفرمود:
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی ماان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا وهما لن یفترقا حتی یرداعلی الحوض الکافی (ج۲ ص۴۱۵)
این روایت متواتروراهگشااست وتاکیدات پیامبرص برعدم جدای قرآن ناطق وقرآن صامت نشان دهنده آن است که جدایی ضلالت وانحراف می آورد دقت بفرمایید:
در صحیح مسلم آمده است :
«یزید بن حیّان» می گوید: به همراه «حصین بن سبرة» و «عمر بن مسلم» به نزد صحابى معروف پیامبر «زید بن ارقم» رفتیم، هنگامى که نزد او نشستیم، حصین به او گفت: اى زید بن ارقم! تو به افتخارات بزرگى دست یافته اى، پیامبر(صلى الله علیه و آله) را زیارت نموده اى، از او حدیث شنیده اى، در رکابش جنگیده اى، در پشت سر او نماز خوانده اى، به راستى که این افتخار بزرگى است! اکنون حدیثى از آنچه از پیامبر(صلى الله علیه و آله) شنیده اى براى ما نقل کن.
زید بن ارقم گفت: سنّ من بالا رفته و بر اثر پیرى برخى از آنچه را از آن حضرت شنیده ام فراموش کرده ام. سپس حدیث زیر را براى ما نقل کرد:
روزى پیامبر(صلى الله علیه و آله) در صحراى غدیر خم به سخنرانى پرداخت و پس از حمد و ستایش پروردگار و بیان مواعظ و تذکّراتى فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ! فَإِنَّما أَنَا بَشَرٌ یُوشَکُ أَنْ یَأْتِیَ رَسُولُ رَبّی فَأُجِیبَ وَ أَنَا تارِکٌ فِیکُمْ ثِقْلَیْنِ أَوَّلُهُما کِتابُ اللَّهِ فِیهِ الْهُدی وَ النُّورُ فَخُذُوا بِکِتابِ اللَّهِ وَ اسْتَمْسِکُوا بِه»
فَحَثَّ عَلی کِتابِ اللَّهِ وَ رَغَّبَ فِیهِ، ثُمَّ قالَ: « وَ أَهْلُ بَیْتی، اذَکّرکُم اللَّه فِی أَهْلِ بَیْتِی اذکرکم الله فی اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی...»؛ (اى مردم! من همچون شما بشرى هستم و مرگ من نزدیک است، آماده مرگ هستم؛ و من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم، یکى از آنها قرآن مجید است، کتابى که هدایت و نور است؛ کتاب خدا را چنگ بزنید و به آن تمسّک جوئید.
زید در ادامه می گوید: پیامبر در مورد کتاب خدا مردم را تشویق و ترغیب کرد و سپس فرمود:
«و دیگرى اهل بیتم را در میان شما به یادگار می گذارم»
و سپس سه بار فرمود: «خداوند را در مورد اهل بیتم به خاطر داشته باشید».)(3)
پی نوشت:
(1). سنن ترمذى، جلد 5، صفحه 662، حدیث 3786.
(2). مستدرک الصحیحین، جلد اوّل صفحه 93 و جلد سوم، صفحه 109.
(3). صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 1873.
(4). خصائص نسائى، صفحه 20 (به نقل از پیام قرآن، جلد 9، صفحه 66).
(5). الصّواعق المحرقة، صفحه 226، طبع عبد اللّطیف مصر (به نقل از پیام قرآن، جلد 9، صفحه 67).
(6). منهاج السّنّة، جلد 4، صفحه 104 (به نقل از پیام قرآن، جلد 9، صفحه 69).
