دکتر ابوالفضل تاجیک[1]
حسین اکبری کتابی[2]
چکیده:
مهمترین و بزرگترین مانعی که بر سر راه انسان عارف قرار دارند، تعلّق به دنیاست تا دل غبارروبی نشود و مانع برطرف نگردد، خورشید نمیتابد و وصل نمیدرخشد. بلال بن ریاح حبشی، از سابقان و پیش گروندگان اسلام بود، به دستور پیامبر اکرم (ص) ابوبکر(رضی) بلال را از بازاری بردهفروشی خرید و او را آزاد کرد، بلال با دورنگری که داشت اسلام آورد، در مسلمانی، انسانی فوقالعاده مقاوم، کمنظیر و استوار در ملاک دین اسلام بود، همه رنجهایی که از جانب کفار بر وی روا میداشت تحمل میکرد، بلال روحش با پیامبر خیلی نزدیک بودند روی همین دلیل بود که در غزوات متعدد مانند غزوه بدر، احد و خندق در رکاب پیامبر اشتراک ورزید. بلال سمت مؤذنی پیامبر (ص) و خزانهداری بیتالمال را به عهده داشت؛ و هم او بود که تا واپسین دم حیات نبی اکرم (ص) همراه او بود و حضرتش را تنها نگذاشت و برای او اذان میگفت؛ و پس از رحلت پیامبر تا آخر عمر برای کسی اذان نگفت و سخنگوی نهضت پیامبر بود؛ در دوران اقامت خویش در شام، رسول اکرم (ص) را در خواب دید که به او میگوید: ای بلال! این چه جفایی است؟ آیا هنگام آن نرسیده است که به زیارت من نائل آیی؟ درواقع روح فرحبخششان با حضرتش انس گرفته بودن.
کلید واژگان: بلال، وفاداری، مؤذن، تقوا، عرفان، شخصیت.
مقدمه
شخصیت سترگ بلال بن ریاحی حبشی یکی از موضعهای بسیار مهم و تأثیرگذار در جامعه اسلامی هست. ازآنجاکه اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی نیز از جهات مختلف به ویژگیهای مانند وفا، صبر، ایمان و عشق در این موضوع از ملاک زندگی شخصی بلال حبشی به چگونگی تداوم دین اسلام با رویکردهای مختلف نظریهپردازی کردند از اهمیت خاصی و سترگ برخوردار میباشد. بلال با وضعیت اجتماعی سخت که داشت بهعنوان غلام در بازار بردهفروشی دستبهدست میشدن برایش بسیار دشوار بود که برخیزد و قیام دین یکتاپرستی را قبول بکند این فقط یک نیروی درونی به اسم ایمان، عشق و وفاداری میخواستند که همهکارهای غیرممکن را ممکن بسازد از بلال حبشی غلام امیه به مؤذن نبی اکرم ارتقاع بدهد، تا ستایششان را فرشته های آسمان بکند.
حسین اکبری[1]
چکیده
الگوهای علمی و نظری تربیت سیاسی از دغدغههای اصلی در حوزه علوم سیاسی و تربیتی به شمار میآید که شناسایی و فهم آنها میتوان انسان را در امر تربیت سیاسی یاری کرد. به نظر میآید که تا حدودی این اصطلاح یک اصطلاحی جدید است؛ اما درگذشته اصطلاح تربیتی سیاسی مثلی امروزی مطرح نبوده است و اگر مطرح بوده هم به شکل سنتی بهصورت ضمنی از آن استفاده و سخن میبردند. تربیت سیاسی هم در ادبیات علوم سیاسی و هم در علوم تربیتی؛ کاری است بکر و نو که به لحاظ ماهیت هم از منظرهای مختلف قابلطرح و توجه است. تربیت سیاسی یک اصطلاح که دارایی دو بار معنایی بوده عبارتاند از مفهم عام و خواص هست؛ اما در بین علمای این اصطلاح حلشده به نظر میآید چونکه از منظربین رشتهای بودنش به آن پرداخته است، گاهی از منظر جامعهشناسی سیاسی و گاهی هم این بحث را از جهتی به روانشناسی و انسانشناسی مرتبط است به آن پرداختهشده است. تربیت سیاسی یک فرایند طولانیمدت مانند یادگیری هست که در هر دورهی سنی ممکن است در فرد و جامعه بیانجامد. تربیت سیاسی به دو نوع میباشد الهی و شیطانی اگر تربیت الهی باشند جامعه بهسوی خوشبختی و سعادت رهنمون میگردد و اگر تربیت شیطانی باشد به نابودی طبیعت و بشر میانجامد.
کلید واژگان: تربیت، سیاست، اسلام، فرد و جامعه.
مقدمه
تربیت سیاسی، یک فرایند طولانی و نسبتاً مغلق یادگیری است که افراد جامعه با آشنایی فرهنگ تربیت خاص را دنبال میکنند بنابراین هر جامعه تربیت سیاسی خاص خود را دارد و حتی اصول منابع و راههای تربیت سیاسی جامعهها متفاوت و مختلف و گه گاهی متضاد نیز به نظر میخورند. سخن گفتن درباره تربیت سیاسی از دشوارهای فراوانی برخوردار است؛ به این دلیل که دنیای معاصر و تکنولوژی انسانها را در حلقوم کشیده و حتی بهکلی هضم کردهاند، دیگر میدان برای سنتی بودند نگذاشتهاند.
دکتر عادل مقدایان[1]
حسین اکبری کتابی[2]
چکیده
عرفان که هسته درونی هر دین هست، خبر از مرگ جاودانگی به صاحبان دین دارد. این غیرممکن است که مرگ را عیناً تجربه کنیم و بازهم دلودماغی داشته باشیم در حضور مرگ همچون کودکی ترسویی نباشیم. این مرگ چیست و ترس از مرگ از کجا برمیخیزد؟ در آیین بودییسم و رسیدن به جاودانگی کارِ بسیار سادهی است. برای آنکه جاودانه شویم باید دستور اصلی آموزههای آیین بودییسم را رعایت کنیم. این پژوهش به ما میگوید که مرگ شبی بیپایان است و ارتباط آن با عالم جاودانه پیچیدهتر از آن میباشد که در آغاز ممکن است تصور شود. در پس هر آگهی ترحیم شیوهای از حیات نهفته است که بنیانگذار آیین بودییسم آن را به عقاید و تجربهها و رفتار مذهبی خلاصه کردهاند. اینهمه ممکن است بر نحوه مرگ شخص، و اعمالی هم که پسازآن صورت میگیرد مؤثر باشد ولی حتماً کافی نیست.
کلیدواژگان: مرگ، عرفان، فرهنگ، فلسفه، بودا.
مقدمه
فضایی که بر فلسفه هند چیره است، با آنچه ما عادتاً فلسفهای مرگ میپردازیم، تا حد زیادی متغایر و متفاوت است. مدخل و مخرج فلسفه بودییسم در مورد عنصر مرگ با مبادی و غایات نظامهای فلسفی که ما میشناسیم (یونانی، مسیحی، اسلامی) یکی و همانند نیست.
در این مقاله سعی بر این است تا به سؤالی که چرا افغانستان دچار اینهمه چالشهای فکری و مشکلات ناامنی شده است پاسخ داده شود. برای رسیدن به این سؤال ناگزیر، این موضوع را از جوانب مختلف بررسی کرد؛ زیرا منشأ این بحران در جوانب مختلفی موجود است.
افغانستان ضمن اینکه در طول تاریخ خود مستعمره نشده و همواره بهعنوان دژ تسخیرناپذیر در مقابل استعمارگران درخشیده است، طی دو قرن گذشته موردتوجه قدرتهای سلطهگر (آمریکا، روسیه و انگلیس) و سایر کشورهای منطقه ازجمله پاکستان قرار داشته است. این کشورها برای نایل شدن به اهداف خود، اشخاصی از مقاطع مختلف برای عملی ساختن طرحهای خویش گماشتهاند. ازجمله آقای جان کری وزیر خارجه آمریکا در زمان ریاست جمهوری آقای اوباما، خدمات زیادی را در این عرصه انجام داده است؛ وی میگوید: "ما امروز برای تأمین امنیت افغانستان از چین پول قرض خواهیم گرفت". سؤال اینجاست که چرا برای تأمین امنیت این کشور حاضر به پرداخت هزینهها هنگفت و حتی قرض گرفتن پول از سایر کشورها ازجمله کشور چین هستند؟ از طرفی برای عدهی نیز این سؤال مطرح میشود که چرا این سرزمین کوهستانی محصور در خشکی و بدون دسترسی مستقیم به دریا، برای این قدرتها مهم است؟ در جواب باید گفت: یکی از دلایل توجه این قدرتها، موقعیت بینظیر ژیواستراتژیک این کشور است؛ افغانستان پلی است که آسیا میانه، آسیا شرقی، آسیا غربی و آسیا جنوبی را به یکدیگر متصل میسازد. این موقعیت ژیواستراتژیک قادر است که افغانستان را به قدرت اول ترانزیتی منطقه مبدل نماید. دلیلی دیگری اینکه افغانستان توجه قدرتهای سلطهگر را به خود جلب نموده، ثروت این کشور است. برای روشنی این امر، به آماری که توسط مجله نیویورکتایمز منتشرشده است میپردازیم: میزان ذخایر لیتیوم افغانستان برابر با نفت عربستان است. ذخایر مس این کشور برابر با بزرگترین معدن مس جهان در شیلی است. میزان ذخایر گاز این کشور بهاندازه نصف ذخایر گاز عراق است. ذخایر معدن آهن این کشور 2 میلیارد تن است. از طرف دیگر الماس این کشور بهتر از الماس آفریقا، زمرد آن باکیفیتتر از زمرد کلمبیا، معدن لاجورد آن بهترین و قدیمیترین معدن لاجورد جهان، معدن طلای آن بزرگترین معدن دستنخورده جهان و دارای معدن اورانیومی است که تابهحال کسی قادر به تخمین نزدن آن نبوده است.