حسین اکبری[1]
چکیده
الگوهای علمی و نظری تربیت سیاسی از دغدغههای اصلی در حوزه علوم سیاسی و تربیتی به شمار میآید که شناسایی و فهم آنها میتوان انسان را در امر تربیت سیاسی یاری کرد. به نظر میآید که تا حدودی این اصطلاح یک اصطلاحی جدید است؛ اما درگذشته اصطلاح تربیتی سیاسی مثلی امروزی مطرح نبوده است و اگر مطرح بوده هم به شکل سنتی بهصورت ضمنی از آن استفاده و سخن میبردند. تربیت سیاسی هم در ادبیات علوم سیاسی و هم در علوم تربیتی؛ کاری است بکر و نو که به لحاظ ماهیت هم از منظرهای مختلف قابلطرح و توجه است. تربیت سیاسی یک اصطلاح که دارایی دو بار معنایی بوده عبارتاند از مفهم عام و خواص هست؛ اما در بین علمای این اصطلاح حلشده به نظر میآید چونکه از منظربین رشتهای بودنش به آن پرداخته است، گاهی از منظر جامعهشناسی سیاسی و گاهی هم این بحث را از جهتی به روانشناسی و انسانشناسی مرتبط است به آن پرداختهشده است. تربیت سیاسی یک فرایند طولانیمدت مانند یادگیری هست که در هر دورهی سنی ممکن است در فرد و جامعه بیانجامد. تربیت سیاسی به دو نوع میباشد الهی و شیطانی اگر تربیت الهی باشند جامعه بهسوی خوشبختی و سعادت رهنمون میگردد و اگر تربیت شیطانی باشد به نابودی طبیعت و بشر میانجامد.
کلید واژگان: تربیت، سیاست، اسلام، فرد و جامعه.
مقدمه
تربیت سیاسی، یک فرایند طولانی و نسبتاً مغلق یادگیری است که افراد جامعه با آشنایی فرهنگ تربیت خاص را دنبال میکنند بنابراین هر جامعه تربیت سیاسی خاص خود را دارد و حتی اصول منابع و راههای تربیت سیاسی جامعهها متفاوت و مختلف و گه گاهی متضاد نیز به نظر میخورند. سخن گفتن درباره تربیت سیاسی از دشوارهای فراوانی برخوردار است؛ به این دلیل که دنیای معاصر و تکنولوژی انسانها را در حلقوم کشیده و حتی بهکلی هضم کردهاند، دیگر میدان برای سنتی بودند نگذاشتهاند.